آبکش

یه بابایی پسرشو می‌‌بره آزمایش كنه، ببینه دیوونه است یا نه! دكتر به پسره میگه: برو با این آبكش آب بیار.
پدرش میگه: این خسته‌ است، بذار خودم برم بیارم!

کافه ‏گلاسه

یارو با نامزدش میره کافی شاپ، گارسون میاد می‌‌پرسه: چی میل دارید براتون‎ ‎بیارم؟ دختره میگه: دوتا کافه ‏گلاسه لطفاً.
یارو با عجله میگه: ببخشید، دوتا هم‎ ‎واسه من بیارین.

یه اصفهانیه رو به جرم قتل زن و مادر زنش داشتن محاكمه می‌كردن!
قاضی بهش میگه: شما مظنون به قتل همسرتون توسط ضربات چكش هستید!
یهو یكی از افراد بسیار محترم جامعه از پشت دادگاه داد می‌زنه: ای نامرد!
دوباره قاضی می‌گه: در ضمن شما مظنون به قتل مادر زنتان با ضربات چكش هم هستید!
دوباره اون فرد محترم می‌گه: ای نامرد بی...!
قاضیه این دفعه دیگه عصبانی می‌شه و میگه: آقای فرد محترم جامعه! می‌دونم كه به خاطر این بی رحمی و جنایت چقدر از این آقا بدتون میاد، اما اگه یك بار دیگه از این حرفای رکیک بزنین ناچار می‌شم كه از دادگاه اخراجتون كنم!
فرد محترم می‌گه: مساله این نیست كه ازش بدم میاد، مشكل اینه كه من 15 ساله‌ كه همسایه‌ی اینام و در طی این 15 سال هر وقت خواستم ازش چكش قرض بگیرم، گفته كه ما چكش نداریم!

کله و پاچه

یه روز 40 تا کله رو با 40 تا پاچه میندازن تو دیگ و از غضنفر می‌پرسن: از کجابدونیم کدوم پاچه مال کدوم کله‌ست‌؟ میگه: زیر پاهارو قلقلک میدیم، هر کله که خندید معلوم میشه مال اون پاچه است.

تحویل بازار

یک نفر میره مطب دکتر و میگه: «آقای دکتر، مشکل من اینه که هیچ کس منو تحویل نمیگیره!»
دکتر میگه: مریض بعدی!

میکروب

از شخصی می‌پرسن: «چرا قرص‌هاتو را سر وقت نمی‌خوری؟ میگه: «می‌خوام میكروب‌ها رو غافلگیر كنم.

پیچش

آبادانیه میخواسته بره خواستگاری، دیرش شده بوده حواسش پرت میشه شلوارش رو پشت و رو میپوشه و با عجله میدوه تو خیابون، یهو یك ماشین میاد میزنه درازش میكنه وسط خیابون. رانندهه میاد بالا سرش، میگه: طوریت كه نشده؟ آبادانیه یك نگاه به سر تا پاش میكنه، چشمش میافته به شلوارش، میگه: چی چیو طوری نشده، ولك زدی حسابی پیچوندی!

چراغ راهنما

یه نفر چراغ راهنماشو درست می‌کرد. به غضنفر گفت: بیا پشت ماشین، من امتحان می‌کنم، تو بهم بگو.
صاحب ماشین راهنماشو میزنه، غضنفر داد: خراب شد، درست شد، خراب شد، درست شد، خراب شد، درست شد...

کلافه

یک کلاغ با یه زرافه ازدواج میکنه بچه‌شون میشه کلافه.

سیاسی کاری

بعد از این اتفاقات اخیر، یه بابایی خیلی چشمش از سیاست و کارهای سیاسی می‌ترسه. مریض می‌شه میره آمپول بزنه، تزریقاتیه ازش میپرسه: چپ بزنم یا راست؟ بنده خدا میگه: داداش این باسن ما رو سیاسی نکن! همون وسط بزن بریم!

مستی

سوسكه سیاه مست میكنه، شب میره بغل دمپایی میخوابه!

تقلب

غضنفر میره مسابقه بیست سوالی، رفقاش از پشت‌ صحنه بهش میرسونن که: جواب خیاره، فقط تو زود نگو كه ضایع شه. خلاصه مسابقه شروع میشه، غضنفر میپرسه: تو جیب جا میگیره؟ میگن: نه. غضنفر میگه: بابا این عجب خیار گنده‌ایه!

ضمانت

طرف میافته تو چاه، فامیلاش سند میگذارن درش میارن!

گزینش

یکی میخواسته تو یك اداره‌ی دولتی استخدام شه، میبرنش گزینش. اونجا یارو ازش میپرسه: شما وقتی میخواین وارد مستراح شید، با پای راست وارد میشید یا با پای چپ؟! یارو هول میشه، میگه: ایلده شما منو استخدام كنید، من با سر وارد میشم!

دفترچه تلفن

شخصی میره کتابخونه، کتاب رو پس میده. خانم کتابدار میگه: کتابش جالب بود؟ میگه: والا شخصیت زیاد داشت، اما داستان خاصی نداشت. کتابدار میگه: ای وای! پس شما دفترچه تلفن منو بردین؟

50 تومنی

یارو یه 50تومنی پیدا میکنه، می‌بینه وسطش سوراخه. میگه: بخشکی شانس! وسطش گوشه نداره.

همسایه بی‌ملاحظه

یکی به رفیقش میگه: یه همسایه داریم، نمی‌دونم چشه. هر شب هی با مشت گروپ گروپ می‌کوبه توی دیوار خونه‌ی ما.
رفیقش میگه: اِاِاِاِ، عجب آدمیه‌ها! اونوقت شما خواب نیستین؟
طرف میگه: نه، من خودم تا 2 و 3 شب شیپور تمرین می‌کنم. بیدارم!

اتاق گاز

یك بابایی رو می خواستند توی ولایت ما اعدام كنند. بهش می گند: ‌چون تو اینجا غریبه هستی و مهمان ما به حساب میای، ما بهت یك تخفیف میدیم، تو حق داری نوع مرگت رو انتخاب كنی. یارو هم اتاق گاز رو انتخاب میكنه. خلاصه میگیرند میبرنش تو یه اتاقی، یارو نگاه میكنه میبینه اتاقه سقف نداره! می زنده زیر خنده، میگه: هِهِه! اتاق گاز اینا رو ببین! همولایتی ها بهش میگن:‌ بخند! ‌ وقتی كپسولای گاز افتادند رو سرت، اونوقت می فهمی!

اعدام

سه نفر رو میخواستن اعدام كنند. به اولی میگن: چه جور میخوای اعدامت كنیم؟ میگه: با چوبه دار. میان اعدامش كنن یه دفعه طناب دار پاره میشه. قانون اعدام هم این بوده كه اگه طناب پاره شه دیگه یارو بخشیده میشده. خلاصه ولش می كنند بره پی كارش. بعد میرسن به دومیه. بهش میگن تو رو با چی اعدام كنیم؟ میگه با گیوتین. اینم تا میان اعدام كنن یه دفعه وسط راه گیوتین گیر میكنه و پایین نمیاد. خلاصه دومیه هم بخشیده میشه. نوبت سومی میشه، ‌بهش میگن: تو دوست داری چطوری اعدام شی؟ میگه: والله طناب دارتون كه پاره میشه، گیتینتون هم كه خرابه،‌ مارو تیربارون كنین!

زن ایده آل

غضنفر زنش گم شده بوده، میره به كلانتری اطلاع میده. افسره نگهبان ازش می پرسه: خوب مشخصات خانمتون چیه؟ غضنفر میگه: یعنی چی؟ مشخصات چیه؟! افسره بهش میگه: ببین، مثلا خانوم من قدش بلنده، موهاش بوره، چشماش آبیه روشنه. غضنفر میگه: خوبه همینو بدین!

غیرت

طرف خیلی غیرتی بوده. نصفه شب خانمش بلند میشه، میگه : اوهوی! اینوقت شب كجا میری؟ میگه: میرم دستشویی. میگه: نمیخواد، بشین خودم میرم!

دنده عقب

یه نفر با ماشین دنده عقب از کوه بالا می‌رفت. بهش گفتن: چرا دنده عقب میری؟ گفت: آخه می‌ترسم بالا جا نباشه، نتونم دور بزنم.
موقع برگشت دیدن باز داره دنده عقب برمی‌گرده پایین. ازش پرسیدن: الان چرا دنده عقب میای؟ گفت: آخه بالای کوه جا بود، تونستم دور بزنم.

متلک ماشینی

متلک خودروی سواری به نیسان وانت: سهمیه‌ات رو بخورم جیگر!

قاتل

یه موتوری می‌خوره به یه گنجشکه، گنجشک بیهوش میشه میفته روی زمین. وقتی به هوش میاد می‌بینه توی قفسه. میزنه تو سرش، میگه: خاک بر سرم، کشتمش!

بوس

مامانه به بچش گفت: عزیزم وقتی خاله اومد، قشنگ برو جلو، سلام کن و ببوسش. بچه زد زیر گریه و گفت: نه مامان من خاله رو بوس نمی‌کنم! مامانه گفت: چرا عزیزم؟ بچه: آخه دیروز که بابا می‌خواست بوسش کنه، خاله محکم زد تو صورتش!

پیر دختر، پیر پسر

فرق پیر دختر با پیر پسر:
اولی موفق نشده ازدواج کنه، دومی موفق شده ازدواج نکنه.

زنها

مرد اولی: امان از دست این زنها! زنم تمام دارائیمو برداشت و رفت.
دومی: خوش به حالت. زن من تمام دارائیمو برداشت و نرفت!